اطبا
/~atebbA/
فرهنگ فارسی
خواندن کسی را بسوی چیزی . کسی را خواندن . یا اطبائ قوم کسی را دوست گرفتن وی را و قبول کردن و برگزیدن برای ذات خود .
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
هم معنی
طبیب:پزشک
مفرد
اطبا:طبیب
هم خانواده
طبیب: طبیعت
طبیب:پزشک
مفرد
اطبا:طبیب
هم خانواده
طبیب: طبیعت
اطبا: جمع پزشکان
پزشکان
شباهنگ روز وشب
اطبا یعنی جمع طبیبان یا جمع پزشکان اطبا در کتا ب فارسی پنجم دبستان وجود دارد
ورزشگاه
جمع طبیب. پزشکان.
اطبا :پزشک: طبیب
اطبّا جمعِ طبیب است، ، و به معنای پزشکان یا همان طبیبان است.
معنی کلمه ی اطبا:پزشکان، جمع طبیب
مفرد کلمه ی اطبا:طبیب
مترادف کلمه ی اطبا:طبیبان
صفت کلمه ی اطبا: یک ادامی که مردم را درمان میکند.
مفرد کلمه ی اطبا:طبیب
مترادف کلمه ی اطبا:طبیبان
صفت کلمه ی اطبا: یک ادامی که مردم را درمان میکند.
اطبا /'atebbā
اطبا :طبیبان
دکتر . طبیب پزشک حکیم
جمع طبیب ، پزشکان در زمان قدیم
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)