اطارت
لغت نامه دهخدا
اطارة. [ اِ رَ ] ( ع اِ ) رجوع به اِطار شود.
اطارة. [ اِ رَ ] ( ع مص ) پرانیدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( تاج المصادر بیهقی ). رماندن و پرانیدن. ( از اقرب الموارد ). بپرانیدن. ( زوزنی ). پراندن. || اطاره مال ؛ تقسیم کردن آن. تطییر. ( از اقرب الموارد ). بخش بخش کردن مال را. || شکافتن ، بلغت یمن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به اطارت شود.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید