اضیاف. [ اَض ْ ] ( ع اِ ) ج ِ ضَیف. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( دهار ) ( اقرب الموارد ). ج ِ ضَیف. مهمانان. ( آنندراج ). ج ِ ضیف است که بمعنی مهمان باشد. ( غیاث ). ضیوف. ضیفان. ( دهار ). اضائف. ( اقرب الموارد ) : و بر تو محقق باشد که عادت کرام ایّام اکرام اضیاف است. ( سندبادنامه ص 167 ).