( اضطراراً ) اضطراراً. [ اِ طِ رَن ْ ] ( ع ق ) بطور احتیاج. ( ناظم الاطباء ). مضطراً. ناچاره. اِلجاءً. ناگزیر. || بطور پریشانی و مسکنت. ( ناظم الاطباء ). || بطور اجباری. ( ناظم الاطباء ). به اجبار. اجباراً. بوجوب. بضرورت. || از جهت تعدی و زبردستی. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به اضطرار شود.