دیکشنری
مترجم
بپرس
اضج
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
اضج. [اَ ض َج ج ] ( ع ن تف ) بانگ کننده تر. فریادبرآورنده تر.
- امثال :
اضج من ذئب .
اضج من ظلیم .
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک