اضافه کردن


برابر پارسی: افزودن

معنی انگلیسی:
add, increase, treat, to add, to annex, to increase, to connect (to the genitive caseor to an adjective)

واژه نامه بختیاریکا

سر وَندِن

مترادف ها

add (فعل)
ضمیمه کردن، افزودن، اضافه کردن، جمع کردن، زیاد کردن، بهم پیوستن، با خود ترکیب کردن، جمع زدن

surcharge (فعل)
اضافه کردن، زیاد ستاندن، زیاد بار کردن، تحمیل کردن، زیاد پر کردن

step up (فعل)
اضافه کردن، برخاستن

aggravate (فعل)
اضافه کردن، بدتر کردن، خشمگین کردن، خون کسی را بجوش اوردن

subjoin (فعل)
افزودن، اضافه کردن، در پایان افزودن

فارسی به عربی

اضف , ضریبة اضافیة , هیج

پیشنهاد کاربران

نگره های فارسی🇮🇷 نوین و گیرای برابر واژه🇸🇦
∆ فرازش ⟡ فرازش یک بند به نوشته، آن را رساتر کرد.
∆ فرابست ⟡ فرابست دیدگاه نو به گزارش، آن را پربارتر ساخت.
∆ افزودن ⟡ افزودن یک بخش نو به نوشتار نیاز است.
...
[مشاهده متن کامل]

∆ پیوست ⟡ پیوست او به دوستان خود درست بود.
∆ همبری ⟡ همبری دو گروه در جشنواره رخ داد.
∆ پی بست ⟡ پی بست او به دوستان خود درست بود.
∆ گرویدن ⟡ گرویدن او به اندیشه نوین همگان را شگفت زده کرد.
∆ فزا ⟡ فزای یک بند به نوشته، آن را رساتر کرد.
∆ کامش ⟡ کامش یک نام به فهرست، کار را پیش برد.
∆ درنهش ⟡ درنهش واژه تازه در زبان، گویش را پربارتر کرد.
∆ برفزود ⟡ برفزود یک تکه به پازل، تصویر را کامل تر کرد.
∆ آمیزه ⟡ آمیزه رایحه گل به عطر، بوی دل انگیزتری بخشید.
∆ همگشت ⟡ همگشت نیروی تازه به گروه، توانایی را افزایش داد.
∆ درآمیز ⟡ درآمیز این عنصر به آمیزه، واکنش را شتاب بخشید.
∆ فرابرد ⟡ فرابرد این بخش به سامانه، کارکرد را بهبود بخشید.
∆ نوپود ⟡ نوپود این رشته به بافت، آن را استوارتر کرد.
∆ فرانش ⟡ فرانش این گام به راه، ما را پیش تر برد.
∆ فروزش ⟡ فروزش نور تازه، فضا را روشن تر ساخت.
∆ پرمان ⟡ پرمان این نیرو به گروه، توان را افزون تر کرد.
∆ آمایش ⟡ آمایش یک بخش به کار، آن را سامان یافته تر کرد.
∆ کرانش ⟡ کرانش یک مرز به گستره، فضا را مشخص تر کرد.
∆ آژند ⟡ آژند سنگ های رنگین به دیوار، نما را زیباتر کرد.
∆ آمیگر ⟡ آمیگر دو رنگ با هم، رنگ تازه ای پدید آورد.
∆ پی بست ⟡ پی بست این برگ به دفتر، آن را پربارتر کرد.
∆ فرساز ⟡ فرساز نوای تازه، آهنگ را دلنشین تر کرد.
∆ آبستن ⟡ آبستن اندیشه های نو، کار را پربارتر کرد.
∆ آژین ⟡ آژین گل های رنگین به باغ، آن را دلپذیرتر کرد.
∆ پیوند ⟡ پیوند دو اندیشه، راهکاری نوین پدید آورد.
∆ برآیند ⟡ برآیند این عنصر به ترکیب، واکنش را شتاب بخشید.
∆ آمیخت ⟡ آمیخت رنگ سبز با آبی، آبی سبز زیبایی پدید آورد.
∆ فراگرد ⟡ فراگرد این نیرو به کار، بازدهی را افزایش داد.
∆ نهالیدن ⟡ نهالیدن گیاه نو در باغچه، فضا را سبزتر کرد.
∆ همبار ⟡ همبار دو نیرو، توان را دوچندان ساخت.
∆ آویش ⟡ آویش این تکه به پازل، تصویر کامل تر شد.
∆ فرانهش ⟡ فرانهش این ایده به طرح، آن را کاربردی تر کرد.
∆ فراخور ⟡ فراخور این عنصر به ترکیب، آمیزه کاراتر شد.
∆ آذرش ⟡ آذرش این نور به تاریکی، فضا را روشن تر کرد.
∆ نوپاش ⟡ نوپاش این رنگ بر بوم، نقاشی را زنده تر کرد.
∆ افراشت ⟡ افراشت پرچم نو بر فراز بام، نما را دگرگون ساخت.
∆ آمیزش ⟡ آمیزش نور با سایه، فضایی رویایی پدید آورد.
“فرازش کار، از نردبان تلاشه”
”عقل به فرازش، مال به کاهشه”
“فرازشِ دانش، کلید موفقیته”
“فرازشِ مهارت، با تکرار میاد”

شیک و متفاوت
امزی : پادشاه
Mze: پادشاه
superheld=seperhero

بپرس