اضافه شدن


معنی انگلیسی:
add, addition, build, increase

پیشنهاد کاربران

نگره های فارسی🇮🇷 نوین و گیرای برابر واژه🇸🇦
∆ فرازش ⟡ فرازش یک بند به نوشته، آن را رساتر کرد.
∆ فرابست ⟡ فرابست دیدگاه نو به گزارش، آن را پربارتر ساخت.
∆ افزودن ⟡ افزودن یک بخش نو به نوشتار نیاز است.
...
[مشاهده متن کامل]

∆ پیوست ⟡ پیوست او به دوستان خود درست بود.
∆ همبری ⟡ همبری دو گروه در جشنواره رخ داد.
∆ پی بست ⟡ پی بست او به دوستان خود درست بود.
∆ گرویدن ⟡ گرویدن او به اندیشه نوین همگان را شگفت زده کرد.
∆ فزا ⟡ فزای یک بند به نوشته، آن را رساتر کرد.
∆ کامش ⟡ کامش یک نام به فهرست، کار را پیش برد.
∆ درنهش ⟡ درنهش واژه تازه در زبان، گویش را پربارتر کرد.
∆ برفزود ⟡ برفزود یک تکه به پازل، تصویر را کامل تر کرد.
∆ آمیزه ⟡ آمیزه رایحه گل به عطر، بوی دل انگیزتری بخشید.
∆ همگشت ⟡ همگشت نیروی تازه به گروه، توانایی را افزایش داد.
∆ درآمیز ⟡ درآمیز این عنصر به آمیزه، واکنش را شتاب بخشید.
∆ فرابرد ⟡ فرابرد این بخش به سامانه، کارکرد را بهبود بخشید.
∆ نوپود ⟡ نوپود این رشته به بافت، آن را استوارتر کرد.
∆ فرانش ⟡ فرانش این گام به راه، ما را پیش تر برد.
∆ فروزش ⟡ فروزش نور تازه، فضا را روشن تر ساخت.
∆ پرمان ⟡ پرمان این نیرو به گروه، توان را افزون تر کرد.
∆ آمایش ⟡ آمایش یک بخش به کار، آن را سامان یافته تر کرد.
∆ کرانش ⟡ کرانش یک مرز به گستره، فضا را مشخص تر کرد.
∆ آژند ⟡ آژند سنگ های رنگین به دیوار، نما را زیباتر کرد.
∆ آمیگر ⟡ آمیگر دو رنگ با هم، رنگ تازه ای پدید آورد.
∆ پی بست ⟡ پی بست این برگ به دفتر، آن را پربارتر کرد.
∆ فرساز ⟡ فرساز نوای تازه، آهنگ را دلنشین تر کرد.
∆ آبستن ⟡ آبستن اندیشه های نو، کار را پربارتر کرد.
∆ آژین ⟡ آژین گل های رنگین به باغ، آن را دلپذیرتر کرد.
∆ پیوند ⟡ پیوند دو اندیشه، راهکاری نوین پدید آورد.
∆ برآیند ⟡ برآیند این عنصر به ترکیب، واکنش را شتاب بخشید.
∆ آمیخت ⟡ آمیخت رنگ سبز با آبی، آبی سبز زیبایی پدید آورد.
∆ فراگرد ⟡ فراگرد این نیرو به کار، بازدهی را افزایش داد.
∆ نهالیدن ⟡ نهالیدن گیاه نو در باغچه، فضا را سبزتر کرد.
∆ همبار ⟡ همبار دو نیرو، توان را دوچندان ساخت.
∆ آویش ⟡ آویش این تکه به پازل، تصویر کامل تر شد.
∆ فرانهش ⟡ فرانهش این ایده به طرح، آن را کاربردی تر کرد.
∆ فراخور ⟡ فراخور این عنصر به ترکیب، آمیزه کاراتر شد.
∆ آذرش ⟡ آذرش این نور به تاریکی، فضا را روشن تر کرد.
∆ نوپاش ⟡ نوپاش این رنگ بر بوم، نقاشی را زنده تر کرد.
∆ افراشت ⟡ افراشت پرچم نو بر فراز بام، نما را دگرگون ساخت.
∆ آمیزش ⟡ آمیزش نور با سایه، فضایی رویایی پدید آورد.
“فرازش کار، از نردبان تلاشه”
”عقل به فرازش، مال به کاهشه”
“فرازشِ دانش، کلید موفقیته”
“فرازشِ مهارت، با تکرار میاد”

اضافه شدن = پیوستن
اضافه شدن چیز جدیدی به چیزی یا به کَسی، علاوه شدن
اضافه شدن به چیز قبلی چیز جدید

بپرس