لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( مصدر ) ۱ - ضایع کردن تباه ساختن تلف کردن : اضاعت اموال . ۲ - تیمار نکردن بی تیمار گذاشتن .
ضایع کردن .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. ناچیز کردن.
۳. بسیار شدن ضیاع کسی، بسیار شدن آب و زمین کسی.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید