دیکشنری
مترجم
بپرس
اضائه
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
اضائه. [ اِ ءَ ] ( ع مص ) رجوع به اضاءة شود.
فرهنگ فارسی
روشن شدن . یا روشن کردن . یا انداختن کمیز را .
فرهنگ معین
(اِ ئِ ) [ ع . اضاعة ] نک اضائت .
فرهنگ عمید
۱. روشن شدن.
۲. روشن کردن.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها