اصول فاخته. [ اُ ل ِ ت َ / ت ِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نوع یازدهم از هفده گونه اصول در موسیقی است. نام اصولی باشد از هفده بحر اصول موسیقی و آنرا فاخته ضرب هم خوانند، و نام صوتی هم هست. ( برهان ). نام ضربی از موسیقی و نوعی از نواختن ساز. ( از کشف ). و در برهان نوشته که صوتی باشد از هفده بحر اصول. و در بهار عجم نوشته که بهندی آنرا سور فاخته گویند. ( غیاث ) ( آنندراج ). نام صوتی و ضربی از ضربهای فارسی چنانکه یک بحری و دوبحری. ( مؤیدالفضلا ). کنایه است به بحری از بحورهفده گانه موسیقی. ( انجمن آرای ناصری ) :
باز بلبل چنگ زد در پرده های تنگ گل
در اصول فاخته بلبل پریشان گشت باز.امیرخسرو ( از آنندراج ).
بلبل از اوراق گل کرده درست
منطق الطیر و اصول فاخته.امیرخسرو. ( از آنندراج ).