اصهاب

لغت نامه دهخدا

اصهاب. [ اِ ] ( ع مص ) اصهاب فحل ؛ بچه سرخ سپیدی آمیخته آوردن آن. ( منتهی الارب ). بچه سرخ سپیدی آمیخته آوردن. ( ناظم الاطباء ). اصهاب مرد؛ متولد شدن فرزندان صهب برای وی. ( از اقرب الموارد ). و رجوع به صهب و صهبة و صهوبة شود.

پیشنهاد کاربران