اصنع
لغت نامه دهخدا
- امثال :
اصنع من تنوط .
اصنع من تنوطة.
اصنع من دودالقز.
اصنع من سرفة .
اصنع من نحل .
هو اصنع من ارضة ؛ او از موریانه یا دیوچه صانعتر است.
|| نیکوتر. ( ناظم الاطباء ).
اصنع. [ اَ ن َ ] ( ِاخ )ابن یحیی. یکی از پزشکان اندلس بود که در نیمه اول قرن پنجم هجری میزیست. ( از طبقات الامم قاضی صاعد ).
فرهنگ فارسی
دانشنامه اسلامی
پیشنهاد کاربران
میسازم