دیکشنری
مترجم
بپرس
اصناح
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
اصناح. [ اِ ] ( ع مص ) نزدیک آمدن زه اشتر. ( تاج المصادر بیهقی ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک