اصلانی

/~aslAni/

لغت نامه دهخدا

اصلانی. [ اَ ] ( اِخ ) نام طایفه ای از طوایف قشقایی. طایفه مزبور مرکب از 80 خانوار است و درگرم آباد مسکن دارند. ( از جغرافیای کیهان ج 3 ص 81 ).

فرهنگ فارسی

نام طایفه از طوایف قشقایی طایف مزبور مرکب از ۸٠ خانوار است و در گرم آباد مسکن دارند .

پیشنهاد کاربران

اصلانی= آقایان صلاحیت داده شده، ماموران وابسته به حاکمیت، تُرکهایی که از سوی دولت مرکزی صفویوظیفه داشتند بر قوم ، گروه ، روستا، یا شهری تحکم نمایندحتی اگر فاقد صلاحیت ها وشرایط لازمبرای مقام خود باشند.
...
[مشاهده متن کامل]
حاکمان منتخب ودست نشانده مامور ومعذور دولتی، گماشته های دولت با اختیاراتی که ازمرکز پایتخت تعیین می شد

اصلانی به معنی اصیل می باشد ، خان زاده، اعیان زاده ودرقدیم به طوایفی اصیل گفته می شد که با حاکمیت شاهان صفوی پیوندمحکم داشتند ودر برخی ایالتهای قدیم ایران سمت والی یا حکومت ملوک الطوایفی داشتند
شیردرنده

بپرس