اصلاح پذیر. [ اِ پ َ ] ( نف مرکب ) قبول کننده اصلاح. ( آنندراج ). هر چیز قابل اصلاح و مرمت و چاره پذیر. ( ناظم الاطباء ) : از سخن حال خرابم نشد اصلاح پذیرهمچو دیوانه که از گنج خود آباد نشد.ابوطالب کلیم ( از آنندراج ).
amendable (صفت)پذیرا، قابل اصلاح، اصلاح پذیرrepairable (صفت)اصلاح پذیر، قابل جبران، تعمیر پذیرcorrigible (صفت)اصلاح پذیرreparable (صفت)اصلاح پذیر، قابل جبران، تعمیر پذیر