اصلاح جو

/~eslAhju/

لغت نامه دهخدا

اصلاح جو. [ اِ ] ( نف مرکب ) جوینده اصلاح. اصلاح طلب. اصلاح خواه. خواهنده اصلاح. رجوع به اصلاح طلب شود.

فرهنگ فارسی

جوینده اصلاح . اصلاح طلب . اطلاح خواه خواهنده اصلاح .

پیشنهاد کاربران

بپرس