[ویکی فقه] اصل موضوعی به اصل عملیِ جاری در موضوع حکم اطلاق می شود.
اصل موضوعی، از اقسام اصول عملی و مقابل اصل حکمی بوده و به معنای اصلی است که هنگام شک در موضوع حکم، به منظور به دست آوردن حکم آن، در ناحیه موضوع جاری می شود؛ به بیان دیگر، اصل موضوعی آن است که در موارد شک مکلف در موضوع، موضوع را برای او منقّح و روشن می سازد، مانند: استصحاب خمر بودن مایعی که مکلف شک در سرکه شدن آن دارد؛ به این ترتیب که با استصحاب خمر بودن مایع، حکم آن که حرمت است، احراز می شود و در نتیجه، مکلف موظف به اجتناب از آن می باشد.اصل موضوعی دارای معانی دیگری نیز میباشد.
معانی اصل موضوعی
اصل موضوعی به معنی اصل جاری در موضوع قضیّه و اصل سببی و قاعدۀ مسلّم میان دو طرف نزاع است.عنوان اصل موضوعی به معنای اول و دوم در اصول فقه، بخش اصول عملی مطرح و به معنای سوم در فقه و اصول به کار رفته است.
← معنای نخست
اصل موضوعی بر اصل حکمی مقدم است، زیرا شک در حکم، ناشی از شک در موضوع می باشد و هرگاه اصل موضوعی جاری گردید و موضوع روشن شد، دیگر نوبت به اجرای اصل حکمی نمی رسد.
اصل موضوعی، از اقسام اصول عملی و مقابل اصل حکمی بوده و به معنای اصلی است که هنگام شک در موضوع حکم، به منظور به دست آوردن حکم آن، در ناحیه موضوع جاری می شود؛ به بیان دیگر، اصل موضوعی آن است که در موارد شک مکلف در موضوع، موضوع را برای او منقّح و روشن می سازد، مانند: استصحاب خمر بودن مایعی که مکلف شک در سرکه شدن آن دارد؛ به این ترتیب که با استصحاب خمر بودن مایع، حکم آن که حرمت است، احراز می شود و در نتیجه، مکلف موظف به اجتناب از آن می باشد.اصل موضوعی دارای معانی دیگری نیز میباشد.
معانی اصل موضوعی
اصل موضوعی به معنی اصل جاری در موضوع قضیّه و اصل سببی و قاعدۀ مسلّم میان دو طرف نزاع است.عنوان اصل موضوعی به معنای اول و دوم در اصول فقه، بخش اصول عملی مطرح و به معنای سوم در فقه و اصول به کار رفته است.
← معنای نخست
اصل موضوعی بر اصل حکمی مقدم است، زیرا شک در حکم، ناشی از شک در موضوع می باشد و هرگاه اصل موضوعی جاری گردید و موضوع روشن شد، دیگر نوبت به اجرای اصل حکمی نمی رسد.
wikifeqh: اصل_موضوعی