[ویکی فقه] اصل عدم تذکیه (قرآن). عدم تذکیه و حرمت اصل اولی در گوشت ها می باشد.
حرمت علیکم المیتة والدم ولحم الخنزیر ومآ اهل لغیر الله به والمنخنقة والموقوذة والمتردیة والنطیحة ومآ اکل السبع الا ما ذکیتم...( گوشت مردار، و خون، و گوشت خوک، و حیواناتی که به غیر نام خدا ذبح شوند، و حیوانات خفه شده، و به زجر کشته شده، و آنها که بر اثر پرت شدن از بلندی بمیرند، و آنها که به ضرب شاخ حیوان دیگری مرده باشند، و باقیمانده صید حیوان درنده -مگر آنکه (بموقع به آن حیوان برسید، و) آن را سرببرید- و حیواناتی که روی بتها (یا در برابر آنها) ذبح می شوند، (همه) بر شما حرام شده است؛ و (همچنین) قسمت کردن گوشت حیوان به وسیله چوبه های تیر مخصوص بخت آزمایی؛ تمام این اعمال، فسق و گناه است -امروز، کافران از (زوال) آیین شما، مایوس شدند؛ بنابر این، از آنها نترسید! و از (مخالفت) من بترسید! امروز، دین شما را کامل کردم؛ و نعمت خود را بر شما تمام نمودم؛ و اسلام را به عنوان آیین (جاودان) شما پذیرفتم- اما آنها که در حال گرسنگی، دستشان به غذای دیگری نرسد، و متمایل به گناه نباشند، (مانعی ندارد که از گوشتهای ممنوع بخورند؛) خداوند، آمرزنده و مهربان است.)
بیان اصل عدم تذکیه
از قواعد مشهور فقه ی که در باب صید و ذباحه مطرح شده، اصل عدم تذکیه هنگام شک در تذکیه است. منشأ شک در تذکیه یا شبهه موضوعی است و یا شبهه حکمی . شک در تذکیه از نوع اوّل، یا به جهت شک در قابلیت حیوان برای تذکیه است و یا به جهت شک در تحقّق شرایط تذکیه.اصل عدم تذکیه در فرض دوم جاری و جریان آن در فرض اوّل محل اختلاف است.شک در تذکیه از نوع دوم نیز یا به جهت عدم آگاهی از قابلیت حیوان برای تذکیه است و یا به جهت شک در شرطیت چیزی در تحقّق تذکیه.جریان اصل عدم تذکیه در موارد شبهه حکمی مورد اختلاف است. البتّه برخی بر قابلیت هر حیوان برای تذکیه- جز آنچه عدم قابلیت آن به دلیل ثابت شده است- ادّعای اجماع کرده اند؛ بنابر این در فرض شک در قابلیت- چه در شبهه موضوعی و چه در شبهه حکمی- حکم به قابلیت می شود و نیازی به اجرای اصل حلّیت و طهارت نیست.بحث دیگر مطرح در اینجا این است که آیا مفاد اصل عدم تذکیه تنها حرمت خوردن گوشت حیوان و عدم صحت نماز با آن است یا نجاست نیز می باشد؟ مشهور قول دوم است.
حرمت علیکم المیتة والدم ولحم الخنزیر ومآ اهل لغیر الله به والمنخنقة والموقوذة والمتردیة والنطیحة ومآ اکل السبع الا ما ذکیتم...( گوشت مردار، و خون، و گوشت خوک، و حیواناتی که به غیر نام خدا ذبح شوند، و حیوانات خفه شده، و به زجر کشته شده، و آنها که بر اثر پرت شدن از بلندی بمیرند، و آنها که به ضرب شاخ حیوان دیگری مرده باشند، و باقیمانده صید حیوان درنده -مگر آنکه (بموقع به آن حیوان برسید، و) آن را سرببرید- و حیواناتی که روی بتها (یا در برابر آنها) ذبح می شوند، (همه) بر شما حرام شده است؛ و (همچنین) قسمت کردن گوشت حیوان به وسیله چوبه های تیر مخصوص بخت آزمایی؛ تمام این اعمال، فسق و گناه است -امروز، کافران از (زوال) آیین شما، مایوس شدند؛ بنابر این، از آنها نترسید! و از (مخالفت) من بترسید! امروز، دین شما را کامل کردم؛ و نعمت خود را بر شما تمام نمودم؛ و اسلام را به عنوان آیین (جاودان) شما پذیرفتم- اما آنها که در حال گرسنگی، دستشان به غذای دیگری نرسد، و متمایل به گناه نباشند، (مانعی ندارد که از گوشتهای ممنوع بخورند؛) خداوند، آمرزنده و مهربان است.)
بیان اصل عدم تذکیه
از قواعد مشهور فقه ی که در باب صید و ذباحه مطرح شده، اصل عدم تذکیه هنگام شک در تذکیه است. منشأ شک در تذکیه یا شبهه موضوعی است و یا شبهه حکمی . شک در تذکیه از نوع اوّل، یا به جهت شک در قابلیت حیوان برای تذکیه است و یا به جهت شک در تحقّق شرایط تذکیه.اصل عدم تذکیه در فرض دوم جاری و جریان آن در فرض اوّل محل اختلاف است.شک در تذکیه از نوع دوم نیز یا به جهت عدم آگاهی از قابلیت حیوان برای تذکیه است و یا به جهت شک در شرطیت چیزی در تحقّق تذکیه.جریان اصل عدم تذکیه در موارد شبهه حکمی مورد اختلاف است. البتّه برخی بر قابلیت هر حیوان برای تذکیه- جز آنچه عدم قابلیت آن به دلیل ثابت شده است- ادّعای اجماع کرده اند؛ بنابر این در فرض شک در قابلیت- چه در شبهه موضوعی و چه در شبهه حکمی- حکم به قابلیت می شود و نیازی به اجرای اصل حلّیت و طهارت نیست.بحث دیگر مطرح در اینجا این است که آیا مفاد اصل عدم تذکیه تنها حرمت خوردن گوشت حیوان و عدم صحت نماز با آن است یا نجاست نیز می باشد؟ مشهور قول دوم است.
wikifeqh: اصل_عدم_تذکیه_(قرآن)