اصل داشتن. [ اَ ت َ ] ( مص مرکب ) اصل داشتن از چیزی ؛ نسبت داشتن بدان. منتسب بودن بدان : زمرد دیده افعی چگونه می بپالایدعقیق و لعل رمانی چرا اصل از حجر دارد؟ناصرخسرو.