اصفعید

لغت نامه دهخدا

اصفعید. [ اِ ف َ ] ( معرب ، اِ ) خمر. شراب. ( اقرب الموارد ). اسفنط. اصفنط. اصفعند. اصفد. اصفعد. ( از نشوءاللغة ص 38 ). و رجوع به کلمه های مزبور شود.

پیشنهاد کاربران