دیکشنری
مترجم
بپرس
اصفان
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
اصفان. [ اَ ] ( ع اِ ) ج ِ صَفْن. ( اقرب الموارد ) ( قطر المحیط ). رجوع به صفن شود.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک