اصفار
لغت نامه دهخدا
اصفار. [ اَ ] ( ع اِ ) ج ِ صَفَر، ماه مشهور پس از محرم. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( قطر المحیط ). || ( ص ، اِ ) ج ِ صُفْر و صَفْر و صِفْر و صَفِر و صُفُر، بمعنی خالی و تهی. ( از منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( قطر المحیط ). اناء اصفار؛ ظرف خالی. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به کلمه های مذکور شود.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید