اصغران

لغت نامه دهخدا

اصغران. [ اَ غ َ ] ( ع اِ ) تثنیه اصغر ( در حالت رفع ). دو خردتر. || کنایه از دل و زبان. ( از قطر المحیط ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( مهذب الاسماء ). زبان و دل. ( السامی فی الاسامی ). یقال : المرء باصغریه ؛ ای بلسانه و قلبه. ( مهذب الاسماء ). قلب و لسان. و منه المثل : المرء باصغریه. ( اقرب الموارد ). اصغرین. و رجوع به اصغرین و اصغر شود.

فرهنگ معین

(اِ غَ ) [ ع . ] دل و زبان .

پیشنهاد کاربران

بپرس