اصعان

لغت نامه دهخدا

اصعان. [ اِ ] ( ع مص )خرد گردیدن سر کسی و کوتاه گردیدن عقل او. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). اصعان مرد؛ کوچک شدن سر او و نقصان یافتن خرد او. ( از قطر المحیط ) ( از اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران