اصطهبانان

لغت نامه دهخدا

اصطهبانان. [ اِ طَ ] ( اِخ ) ( قلعه ٔ... )حمداﷲ مستوفی ذیل خطه شبانکاره آرد: شهرکی پردرخت است ، هوایی معتدل دارد و درو از همه نوع میوه بود و آب روان بسیار دارد و در آن حدود قلعه ای محکم است ، بوقت نزاع سلاجقه با شبانکاریان اتابک چاولی آنرا خراب کرد و بعد از آن معمور کردند. ( از نزهةالقلوب چ لیدن مقاله 3 ص 137 ). و ابن البلخی آرد: قلعه اصطهبانان ، هم قلعه ای عظیم است و حسویه راست و چون اتابک چاولی بجنگ حسویه رفت و پس صلح کردند این قلعه را خراب کرد اکنون آبادان تر است. ( فارسنامه ابن البلخی ص 157 ). و رجوع به اصطهبان و اصطهبانات و شبانکاره شود.

پیشنهاد کاربران