اصراف؛ مصرف کردن، منصرف شدن، تنها کردن چیزی که تنها نیست ( مثلاً یکی از چشمها را نابینا کردن )
اسراف؛ افراط یا بیش از نیاز مصرف کردن یا هدر دادن
اسراف یعنی هدر دادن و حیف میل کردن
اصراف یعنی منصرف کردن و بازگرداندن شخص از ماری
بیش گساری
من فقط معنی کلمه اصراف در علوم غریبه رو خواستم، هرچی بخوای اینجا بی معنی و بی مفهوم است جز اون چیزی که خواستم. البته خودم میدونم معنی اسراف یا اصراف میشه بیش از نیاز استفاده کردن و هرچیزیی دیگه هم میتونه
... [مشاهده متن کامل] باشه ولی من کنجکاو بودم معنی اینکه در علوم غریبه میگن اصراف: ۷مرتبه سوره . . . چیه؟ ولی متاسفانه بقول گفتنی حرفو پیچوندن. اگر نمی تونید کمکی بکنید خواهشن تو گوگل چیزیی بی معنی و بی استفاده نذارید. آخرشم نفهمیدم معنیش چیه. ایکاش بجای استفاده از گوگل فارسی تو یوتیوب از همون کسیکه مالک کانال هستن می پرسیدم و بیخودی اینهمه حرص نمی خورم. تشکر نمیکنم و ممنونم نیستم خیلی افتضاح هستید خدایی
برابر مازندرانی ( زبان پهلوی به یادگار مانده ) واژه اصراف= هرشت است که به چم حیف و میل است
هرشت = ه رشت = ه ( واژ دستوری ساز ) رشت ( رشد فارسی ) => هرشت = بسیار رشد کرده = کنایه از اصراف ( به این چم که در هر کاری زیاده روی و رشد بیش از مرز داشتن ) = اصراف
جوابش کو اصلا جوابی نیست