اصرار نمودن

لغت نامه دهخدا

اصرار نمودن. [ اِ ن ُ / ن ِ / ن َ دَ ] ( مص مرکب ) اصرار کردن یا سماجت نشان دادن :
مجال صبر کجا ماندم چو در حق من
زمانه بر سر باطل نماید این اصرار.
ظهیر فاریابی ( از ارمغان آصفی ص 134 ).
و رجوع به اصرار کردن شود.

فرهنگ فارسی

اصرار کردن یا سماجت نشان دادن .

پیشنهاد کاربران

اصرار کن نظرش رو تغییر بده
اشتباه نکنین تا بمشکل هم بر نخورین
یعنی شکایتتون نکنم پُرش نکنم ؟
اوکی
سعی میکنم عوضش صاحب میو میو م میشم