اصخمه

لغت نامه دهخدا

( اصخمة ) اصخمة. [ اَ خ َ م َ ] ( اِخ ) صورتی است از اصحمة. رجوع به اصحمة، و الاصابة ج 1 ص 112 و حبیب السیر چ خیام ج 1 صص 311 - 313 شود.

فرهنگ فارسی

صورتی است از اصحمه

پیشنهاد کاربران

بپرس