اصحاب رأس. [ اَ ب ِ رَءْس ْ ] ( اِخ ) ابن الندیم هنگام بحث درباره حرانیان از گفته مأمون خطاب به آنان گوید: فانتم اذاً الزنادقة عبدةالاوثان ، و اصحاب الرأس فی ایام الرشید والدی... سپس همو در ضمن عنوان حکایة فی الرأس آرد: و آن سر انسانی است که صورت آن عطاردی است برحسب اعتقاداتی که درباره صور کواکب دارند. و هنگامی که چنین کسی را بر صورتی که می پندارند عطاردی است بیابند، وی را بحیله میگیرند و میکشند و آنگاه با او به اعمال بسیاری میپردازند، از آنجمله جسد وی را در روغن زیتون و بوره دیرزمانی می نشانند تا آنگاه که مفاصل آن سست شود و بحالتی درآید که اگر سر وی را بکشند بی ذبح از تن جدا شود. و فلان در زیت است مثلی قدیمی است که منشاء آن همین اعمال است... و این کار را در هر سال انجام میدهند هنگامی که عطارد در شرف خود باشد و گمان میکنند که نفس این انسان از عطارد به این سر رفت و آمد میکند و بر زبان او سخن میگوید و از حوادث آینده خبر میدهد و به آنچه از وی بپرسند پاسخ میگوید، چه آنان معتقدند طبیعت آدمی بیش از همه حیوانات همانند عطارد است و با آن شایستگی دارد و از لحاظنطق و تمیز بدان نزدیک است. باری معتقدات گوناگون آنان در اینباره و بزرگ شمردن آنان این سر را و چاره جوییها و اعمالی که درباره آن انجام میدهند و کارهایی که پیش از برگرفتن سر از جثه و پس از آن میکنند مفصل است و در کتابی متعلق به این گروه بنام کتاب الهاتفی مندرج است ، این گروه را در آن کتاب شگفتیهایی است درباره نیرنجات و دعاها و گره ها و صور و تعلیقات اعضای حیوانات مختلف مانند خوک و خر و کلاغ و جز اینهاو همچنین مطالبی درباره تدخینات ( بخورات ) و مجسمه های حیوانات دارند که آنها را بر نگین انگشتری نقش میکنند و اینگونه انگشتری ها برحسب پندار آنان برای فنون بسیاری شایسته میباشد و من بیشتر آنها را بر نگین های انگشتری ها دیدم و از آنان درباره آنها پرسیدم ، گفتند: آنها را در قبور قدیم و کهنه مردگان میگذارندو بدان تبرک میجویند. ( از فهرست ابن الندیم ص 446 ).
فرهنگ فارسی
ابن الندیم هنگام بحث درباره حرانیان از گفته مامون خطاب با آنان گوید : فانتم اذا الزنادقه عبده الاوثان و اصحاب الراس فی ایام الرشید والدی . سپس همو در ضمن عنوان حکایه فی الراس آرد : و آن سر انسانی است که صورت آن عطاردی است بر حسب اعتقاداتی که درباره صور کواکب دارند .