اصبوع

لغت نامه دهخدا

اصبوع. [ اُ ] ( ع اِ ) اصبع. انگشت. ( منتهی الارب ). لهجه یا لغتی است در اصبع. ج ، اصابیع. ( از قطر المحیط ) ( از اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران