اصبهانک

لغت نامه دهخدا

اصبهانک. [ اِ ب َن َ ] ( اِخ ) یاقوت حموی گوید نام قصبه کوچکی است درطریق اصفهان و اکنون این شهرک در حکم قریه بزرگی باشد. ( قاموس الاعلام ). تصغیر اصبهان بزبان فارسی است... و آن شهرکی است در راه اصفهان. ( از معجم البلدان ).و رجوع به مرآت البلدان ج 1 ص 24 و مراصد الاطلاع شود. || ( اِ ) نام مقامی از موسیقی. ( برهان ).

پیشنهاد کاربران