اصاله
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
اصلی شدن . با اصل و بیخ و ریشه گردیدن درخت و ثابت و راسخ شدن بیخ آن . یا با اصل شدن مرد .
پیشنهاد کاربران
اِصـالـه
در گویش محلی راوری
به زگیل خصوصاً زگیل های روی دست که در اثر ویروس ( HPV ) به جود میاد ، اصاله یا گاهی ( ستاره ) هم میگویند
در گویش محلی راوری
به زگیل خصوصاً زگیل های روی دست که در اثر ویروس ( HPV ) به جود میاد ، اصاله یا گاهی ( ستاره ) هم میگویند