اصابع الاصول

لغت نامه دهخدا

اصابعالاصول. [ اَ ب ِ عُل ْ اُ ] ( ع اِ مرکب ) مترجم صیدنه ابوریحان وصف نبات آن نکرده وگفته این دوایی هندی است تخم آن مستعمل بلاد ما و شبیه به شلتوک ، چون ساعتی در دهان نگاه دارند پوست آن شق شده مغزی از آن ظاهر گردد مانند پنبه و در تحریک باه بسیار مؤثر. حکیم میر عبدالحمید در حاشیه تحفةالمؤمنین نوشته : بلغت خاندیس نیابان نامند و آن نباتی است مابین شجر و گیاه و بلندی آن بقدر یک ذرع و زیاده و برگ آن شبیه به برگ گل عباسی و آنرا خوشه ای میباشد مانند خوشه گندم و جو و بر سر هر خوشه گلی مثل گل خیری و رنگ آن سرخ کمرنگ و بعضی گل آن کبود و تخم آن شبیه به دانه جو، چون در دهان نگاه دارند یا در آب بریزند پوست آن شق شده صدا کند و مغز آن بیرون آید. ( مخزن الادویه ). در سایر کتب این گیاه را بنام اصابعاللصوص آورده اند. و رجوع به اصابعاللصوص شود.

فرهنگ فارسی

مترجم صیدنه ابوریحان وصف نبات آن نکرده و گفته این دوایی هندی است تخم آن مستعمل بلاد ما و شبیه بشلتوک چون ساعتی در دهان نگاهدارند پوست آن شق شده مغزی از آن ظاهر گردد مانند پنبه و در تحریک باه بسیار موثر .

پیشنهاد کاربران

بپرس