( اصآء ) اصآء. [ اِص ْ ] ( ع مص ) اصآی جوجه ؛ به بانگ آوردن آن. ( از قطر المحیط ) ( اقرب الموارد ). به بانگ آوردن کسی را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).