اشیاخ
لغت نامه دهخدا
- اشیاخ اَثاوِلة ؛ پیران دیرخیزسست رو. ( منتهی الارب ).
- اشیاخ النجوم ؛ اسناخ نجوم. اصول ستاره ها است که هفت است. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). دراری نجوم. نجومی که مدار و سیر کواکب بر آنها باشد. آن ستارگان که در منازل قمر نازل نگردند یعنی از نجوم اخذنباشند.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید