اشگ

/~aSg/

لغت نامه دهخدا

اشگ. [ اَ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان طبس مسینای بخش درمیان شهرستان بیرجند که در 24هزارگزی شمال خاوری درمیان و 13 هزارگزی باختر آواز واقع است. منطقه ای دامنه ای ، گرمسیرو سکنه آن 25 تن است که سنی اند و به فارسی سخن گویند. آب آن از قنات تأمین میشود و محصول آن ، غلات و شغل اهالی زراعت است. ( فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9 ).

فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان طبس سینا بخش درمیان شهرستان بیرجند که در ۲۴ هزار گزی شمال خاوری در میان و ۱۳ هزار گزی باختر آواز واقع است منطقه دامنه گرمسیر .

پیشنهاد کاربران

عشق. آرزو. جستجو
واژه عشق عربی شده واژه پارسی اشگ میباشد که پس از ورود اسلام به ایران به دلیل شباهت آن با نام گیاه عشقه ( پیچکی است که به دور درختی میپیچد و آن را خشک و تباه میکند ) که معنی چسبنده دارد به غلط به شکل عشق رایج شد حال آنکه واژه اشگ هیچ ارتباطی به زبان عربی ندارد و معنی خواستن و آرزو و جستجو میدهد. امروزه نیز در زبان عربی استفاده از عشق متداول نیست و بیشتر از حب استفاده میشود. به طور قطع میتوان گفت این واژه از فارسی به عربی وارد شده است و نه برعکس. . این واژه را در ask انگلیسی که ریشه در پارسی باستان دارد میتوان یافت و نیز بسیاری واژه های دیگر در سراسر جهان نظیر ایزاک. ایستوویسکو اسلاوی. ایسکات روسی. ایشکاو لیتوانی. ایسکون آلمانی. . . که همگی معنای کلی خواستن و جستجو کردن میدهند و در زبان پارسی باستان ریشه داردند.
...
[مشاهده متن کامل]

در فرهنگ ایرانی به فرد دلباخته خاطرخواه میگویند و نیز خواهش و جستجو همواره با اشگ پیوند تنگاتنگی دارد. بطور مثال هفت شهر عشق را عطار گشت. . . و یا جستجوی مرغان در پی سیمرغ که نمادی از معشوق است. . .
همچنین از دیرباز ایرانیان نام فرزندان خود را اشگ یا اشک مینهادند و سلسله اشکانیان از آن نام گرفته است
اشکان به معنی عاشق و اشگین به معنی معشوق است و نام ملکه ارمنی نیز بوده است.

بپرس