دیکشنری
مترجم
بپرس
اشکوهیدن
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
اشکوهیدن. [ اُ دَ ] ( مص ) ترسیدن. مهابت داشتن. شکوهیدن. رجوع به شکوهیدن شود.
فرهنگ عمید
۱. اظهار بزرگی و جاه و جلال کردن.
۲. مهابت داشتن.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها