اشکوری
لغت نامه دهخدا
اشکوری. [ اِ ک َوَ ] ( اِخ ) سیدابوالقاسم فرزند سیدمعصوم حسینی گیلانی اشکوری. از مردم اشکور گیلان بود ولی در نجف سکونت داشت و از فقیهان و مجتهدان بنام بود. نخست در محضر حاج میرزا حبیب اﷲ رشتی تلمذ کرد و آنگاه به درجه اجتهاد رسید. او راست : 1 - بغیةالطالب فی حاشیة المکاسب ، که شرح مکاسب شیخ مرتضی انصاری از اول کتاب بیع تا مسئله تعارض مقومین است و در تهران چاپ سنگی شده است. 2 - جواهرالعقول فی شرح فوائد الاصول ، که آن هم شرح رسائل شیخ مرتضی انصاری است. اشکوری بسال 1325 هَ. ق. در نجف درگذشت. ( از ریحانة الادب ج 1 ص 79 ).
اشکوری. [ اِ ک َ وَ ] ( اِخ ) سیدحسین گیلانی اشکوری. از فقیهان بود. در 14سالگی از اشکور گیلان به قزوین رفت و ادبیات و فقه و اصول را از محضر استادان آن شهر بیاموخت و مدتی از حوزه درس سیدعلی قزوینی محشی قوانین استفاده کرد. آنگاه به نجف رفت و در محضر حاج میرزا حبیب اﷲ رشتی و آخوند ملاکاظم خراسانی و سیدکاظم یزدی تلمذ کرد و سپس به تدریس بپرداخت و حاشیه ای بر مکاسب شیخ مرتضی انصاری و حاشیه دیگری بر کفایةالاصول آخوند ملاکاظم بنوشت و سرانجام در 13 شوال 1349 هَ. ق. در کاظمین درگذشت. جنازه وی به نجف نقل شد و در حجره آخری سمت قبله صحن مقدس حضرت امیرالمؤمنین ( ع ) جنب قبر میرزا محمدعلی رشتی مدفون گردید. ( از ریحانة الادب ج 1 ص 79 ).
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] اشکوری (ابهام زدایی). اشکوری ممکن است اسم برای اشخاص ذیل باشد: • سید حسن اشکوری، از علمای قرن چهاردهم هجری قمری• سیدمحمدتقی معصومی اشکوری، از علمای قرن چهاردهم هجری قمری• محمدهاشم اشکوری، از علمای قرن چهاردهم هجری قمری• سید احمد حسینی اشکوری، از محققین و مؤلفین معاصر
...
...
wikifeqh: اشکوری_(ابهام_زدایی)
دانشنامه آزاد فارسی
اشکوری (گویش اشکور بالا).
اِشکَوَری (۱) از گویش های گیلکی که مردم بالا اشکور (اشکور تنکابن)، از توابع جنت رودبار و واقع در جنوب رامسر، به آن تکلم می کنند و به طور کلی به مازندرانی، و به خصوص تنکابنی، نزدیک است. صامت های اشکوری همانند صامت های فارسی است. مضاف الیه بر مضاف مقدم است و نشانۀ ربطً کسره است. صفت قبل از موصوف می آید و نشانۀ تصغیر و تحبیب /ـay/ است.
اِشکَوَری (۱) از گویش های گیلکی که مردم بالا اشکور (اشکور تنکابن)، از توابع جنت رودبار و واقع در جنوب رامسر، به آن تکلم می کنند و به طور کلی به مازندرانی، و به خصوص تنکابنی، نزدیک است. صامت های اشکوری همانند صامت های فارسی است. مضاف الیه بر مضاف مقدم است و نشانۀ ربطً کسره است. صفت قبل از موصوف می آید و نشانۀ تصغیر و تحبیب /ـay/ است.
wikijoo: اشکوری_(گویش_اشکور_بالا)
اشکوری (گویش اشکور پایین).
اِشکَوَری (۲) از گویش های گیلکی که مردم اشکور پایین واقع در جنوب رودسر به آن سخن می گویند و به رحیم آبادی اشکوری بالا نزدیک است. پسوند معرفه ساز ـa است. پسوند نکره ساز اما ـi می باشد. نشانۀ جمع ـon و بر پایه حرکت مصوت ـan یا kon است. مضاف بعد از مضاف الیه می آید. صفت نیز بر موصوف تقدم دارد.
اِشکَوَری (۲) از گویش های گیلکی که مردم اشکور پایین واقع در جنوب رودسر به آن سخن می گویند و به رحیم آبادی اشکوری بالا نزدیک است. پسوند معرفه ساز ـa است. پسوند نکره ساز اما ـi می باشد. نشانۀ جمع ـon و بر پایه حرکت مصوت ـan یا kon است. مضاف بعد از مضاف الیه می آید. صفت نیز بر موصوف تقدم دارد.
wikijoo: اشکوری_(گویش_اشکور_پایین)
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید