( آشکوخیده ) لغزیده، به سردرآمده، سکندری خورده: چون بگردد پای او از پای دار / آشکوخیده بماند همچنان (رودکی: ۵۰۹ ).۱. لغزیده، سکندری خورده.۲. به سردرآمده.