دیکشنری
مترجم
بپرس
اشکوخنده
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
اشکوخنده. [ اَ / اِ خ َ دَ / دِ ] ( نف ) لغزنده. || خزنده. رجوع به اشکوخ و اشکوخیدن شود.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک