دیکشنری
مترجم
بپرس
اشکفتن
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
اشکفتن.[ اِ ک ُ ت َ ] ( مص ) شکفته شدن. || شکوفه آوردن. ( از فرهنگ نظام ). شکفتن. رجوع به شکفتن شود.
فرهنگ عمید
= شکفتن
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها