دیکشنری
مترجم
بپرس
اشکاه
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
اشکاه. [ اِ ] ( ع مص ) مشتبه گردیدن کار و مشکل شدن : اشکه الامر. ( منتهی الارب ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک