بیاید قدم به قدم بررسی کنیم تا ببینیم ادعای �ترکی بودنِ آشکار� و �نداشتن ریشه در فارسی� چقدر درست یا غلطه.
- - -
۱. ریشهٔ �آشکار� در زبان های ایرانی
🔹 واژهٔ �آشکار� ( در متون کهن: آشکارا، آشکارک ) در فارسی میانه ( پهلوی ) و فارسی باستان وجود داشته است:
... [مشاهده متن کامل]
در پهلوی داریم: āškār / āškārak به معنای �آشکار، روشن، نمایان� ( MacKenzie, A Concise Pahlavi Dictionary, 1971, s. v. āškār ) .
در سغدی ( زبان ایرانی میانه شرقی ) : ʾškr ( aškar ) = آشکار، روشن ( cf. Sims - Williams, Sogdian Dictionary ) .
در پارسی باستان و اوستایی ریشهٔ واژه به صورت āškar - آمده که به معنای �آشکار، روشن، ظاهر� است ( Bartholomae, Altiranisches W�rterbuch, 1904, s. v. āškara - ) .
یعنی این واژه قرن ها پیش از ورود زبان های ترکی به ایران، در شاخه های مختلف زبان های ایرانی به کار می رفته.
- - -
۲. ساخت واژه
�آشکار� از دو بخش ساخته شده:
آش - ( از ریشه اوستایی āša - به معنی �راستی، حقیقت� )
- کار / - گار ( پسوند اسم ساز در زبان های ایرانی به معنی �کننده، صفت ساز�؛ cf. پهلوی - kārak, اوستایی - ka - )
ترکیب این دو در اصل به معنای �راستی نما، آن چه درست و روشن است� بوده که در فارسی امروز �ظاهر، روشن� معنی می دهد.
- - -
۳. نقد ادعای ترکی بودن
📌 در متن جعلی که فرستادید گفته:
> آش = باز کردن ( از فعل a�maq )
گور = دیدن ( از فعل g�rmək )
این در نگاه اول �جذاب� به نظر می رسه، ولی از نظر زبان شناسی چند ایراد بزرگ داره:
1. زمان بندی تاریخی: واژهٔ �آشکار� در متون اوستایی و سغدی ( هزاران سال پیش ) وجود داشته، درحالی که زبان های ترکی در آن دوران اصلاً وارد فلات ایران نشده بودند.
2. تلفظ و واج شناسی: در متون ایرانی �کار� یا �گار� پسوند است و در هیچ متن کهن ایرانی �گور� به صورت فعل �دیدن� نیامده. پس ربط دادن آن به g�r - ترکی نادرسته.
3. شیوهٔ واژه سازی: در زبان های ایرانی، ترکیبات �آش کار� و �آش کارا� طبیعی و فراوان اند ( مثل: بیدارکار، کارگر، دلاکار ) . در ترکی چنین واژه سازی ای وجود نداره.
4. گواهی متون: در متون کلاسیک فارسی از رودکی تا فردوسی و دقیقی، �آشکار� همواره به عنوان واژهٔ ایرانی به کار رفته. هیچ شاعر یا نویسنده ای اشاره ای به �ترکی بودن� آن نکرده.
- - -
۴. جمع بندی
✅ �آشکار� واژه ای اصیل ایرانی است، با ریشه در اوستایی ( āškara - = روشن، نمایان ) و ادامه یافته در سغدی و پهلوی.
❌ ریشه شناسی جعلی �آشگور = باز کن و ببین� بر اساس شباهت سطحی با افعال ترکی ساخته شده و هیچ پشتوانهٔ تاریخی یا زبان شناختی نداره.
- - -
منابع معتبر برای بررسی بیشتر
Bartholomae, Christian. Altiranisches W�rterbuch. Strassburg, 1904.
MacKenzie, D. N. A Concise Pahlavi Dictionary. Oxford, 1971.
Sims - Williams, Nicholas. Sogdian Dictionary. London, 2016.
Dehkhoda Dictionary, ذیل �آشکار�.
- - -
آقای امین
همونطور که تو بقیه کامنتا گفتم اینجا هم میگم
اولا چیزی که شما میگید شباهت زیر ۵۰ درصد داره از نظر ظاهر لفظی
دوما خب اش دوتا معنی هم میده در ترکی
یه معنی دیگه ش میشه چپ کن، سقوط کن! خب اینا رو چطور لحاظ میکنی؟؟؟
... [مشاهده متن کامل]
خب ریشه گفتی تو فارسی نداره ، ریشه ترکیش رو مکتوب ارائه بدید؟ یه کتاب نام ببرید و بگید تو کدوم صفحه؟؟؟؟؟
بعدشم ، باز کن و ببین کجا ، تو ترکی میگید بولنمخ ( آشکار شدن ) کجا!
بعدشم . آشکار رو تو ترکی صرف کن؟؟؟
آشکار دیم، آشکاریریم، آشکاراجاغام؟؟؟؟
همچنین چیزی تو ترکی وجود نداره
حتی آشگوردوم، آشگوروروم، اشگوراجاغام، هم تو ترکی تک کلمه ای وجود نداره و با قواعد گرامر ترکی جور در نمیاد!!!! این یه شبه جمله ست!
بعدشم آشکار در فارسی یک صفت هست ، در مورد واضح و شفاف و روشن بودن چیزی!
معادل ترکیش میشه بولنمخ! دانسته شدن! فاش شدن، آشکار شدن!
دوتا فعل امر پشت سر هم هرگز در ترکی نمیتونن صفت باشن!
صفت در ترکی اینطوریه
بن فعل میش
آشمیش، گورمیش و . . .
پس حرف شما رو بخوایم صفت کنیم
اشمیش گورمیش میشه به ترکی که اگه نگیم بی کاربرده ، کاربرد کمی داره! پس همچنین چیزی نمیتونه ریشه کلمه آشکار باشه!!!!
حالا این پاسخ به استدلال سرشار از مغلطه لفظی و عدم تکرار حد وسط و مصادره به مطلوب شما
این حرفتون بر اساس کدام سند تاریخی پشتیبانی میشه؟؟
اقای سعید سرور
منشأ این فاشیسم بنگاه های دروغ پراکنی رژیم باکو و دوهزاری های فاند بگیر و کسایی که حرف اون دوهزاری ها مثل سالار احمدیه و صدیق و زهتابی رو تکرار میکنن هستن، � که در تار و پود جامعه ما نفوذ کردن. اگه کسی ادعای جعل تاریخ داره باید بتونه اون رو ثابت کنه ، سند و مدرک بابتش ارائه بده، نه فقط اظهار نظر های بدون پایه و اساس بر مبنای تار عنکبوت بیان کنه. ریشه یابی شما هم دقیق نیست من قبلا ایراد ریشه یابی شما رو گفتم ، بازم تو این متن میزارمش که ببینی با قواعد زبانی ترکی هم� حتی همخوانی نداره. بعدشم اگه قرار به استعمار بود ، زمان بی عرضه های قاجار باید این اتفاق میفتاد ، ینی بیشترین نفوذ خارجی ها در کشور ما برای اون برهه بود. �
... [مشاهده متن کامل]
شما یک ادعایی داری
ساخت زبان دری توسط ترکان
ولی هنوز نتونستید ثابت کنید!
چنتا سوال ساده رو نتونستید پاسخ بدید!
خب زبان دری در چه برهه تاریخی ساخته شد؟
اسم سازنده اش چه بود؟
اهل کجا بود سازنده ش؟
در زمان کدوم حکومت ساخته شد؟
دین مردم زمان ساخت این زبان چه بود؟!
چنتا اثر مکتوب و کتاب و دانشمند تونستید به زبان سازنده های این زبان ، در زمانی که داشتن این زبان رو میساختن نام ببرید ؟؟؟ ( ترکان ) آقا وقتی نمیتونی مستند صحبت کنی ، مدرک ارائه بدی� چه بحثیه که رو هوا ارائه میدی؟ چرا از این تاریخ که بهش باور داری هیچ سند و مدرک و حتی دلیل نمیتونی ارائه بدی؟ تاریخ یعنی دلیل و مدرک!
علی حسینی١٥:٢٩ - ١٤٠٤/٠٦/١١آقای سعید سرور
عزیز دل
شما یک ادعایی داری
ساخت زبان دری توسط ترکان
ولی هنوز نتونستید ثابت کنید!
چنتا سوال ساده رو نتونستید پاسخ بدید!
خب زبان دری در چه برهه تاریخی ساخته شد؟
اسم سازنده اش چه بود؟
اهل کجا بود سازنده ش؟
در زمان کدوم حکومت ساخته شد؟
دین مردم زمان ساخت این زبان چه بود؟!
چنتا اثر مکتوب و کتاب و دانشمند تونستید به زبان سازنده های این زبان ، در زمانی که داشتن این زبان رو میساختن نام ببرید ؟؟؟ ( ترکان )
. این قسمت نوبت به آشکار رسید.
بنیاد ریشه یابی شما غلط و بر پایه سفسطه لفظی هست.
خب بریم سراغ ادعای شما
اولن آشکار شدن تو زبون شما یه فعل داره بولنمخ! دوما
آشماخ با آچماخ فرق داره: ) اولی به معنای سقوط کردن و دومی به معنای گشودن! به فرض اینکه ممکنه ش و چ در تلفظ یجور تلفظ بشن و این دوگانگی تلفظ از بین بره ، همچنان اجمال و ابهام در دوتا معنیش باقی میمونه!!!
همینطور کارا که اونم بنا به کاربردش تو ترکی آذربایجانی یا استانبولی میتونی دو معنی ، بزرگ و یا سیاه بده!
بعدشم . این حرف شما در مورد یه قید زمان هست ، نه صفت ! برای اینکه آشکارا یه قید زمان به ترکی باشه باید پسوند زمان داشته باشه. شما میخوای بگی آشکارا منظورش حینی هست که سیاهی روشن میشه ، باید میشد قارانلیق آچاندا: ) ) ) ) یا به اختصار قاراچاندا!!!
نه آشکارا . . .
بعدشم
آشکار یه صفت هست ، آشکارا حالت عملی صفت!
آش یا آچ یه فعل امره! به معنای بگشا ، بازکن ، سقوط کن همه این معنا ها رو داره: ) )
بعدشم
بنیاد واژه آش کار هست
نه آش کارا
وقتی آدم میخواد ریشه یابی کنه باید حرفش جامع و مانع باشه نه اینکه اجمال و ابهام بحث رو بیشتر کنه!
با این اوصاف اگه بخوایم معنی دیگه آشماخ رو لحاظ کنیم
معنای آشکارا میشه ، در تاریکی سقوط کن! : ) ) ) )
بعدشم
یبار شما میگید آش کارا
یبار میگید آچک کارا
بنیاد حرفتون رو معلوم کنید !
بلاخره اچ کارا یا آچیک کارا؟؟؟
هر دومون میدونیم که آچک یا آچیخ به معنای باز
و ایشیخ به معنای نور هست ! این دوتا یکی نیستن!
بعدشم بازم هر دومون میدونیم که سیستم جمله بندی ترکی با فارسی فرق داره!
به ترکی بخواید بگید سیاهی را باز کن میشه
آچ قارانلیقا ، قارانلیقا آچ
بخواید بگید سیاهی را روشن کن
قارانلیقا ایشیخلاندیر!!!
بعدشم
تو چندین صفحه من در پاسخ به ادعا های شما
ازتون چنتا سوال پرسیدم که بی جواب موند.
اسم چنتا دانشمند ترک قبل یا بعد از اسلام تا قبل از عثمانی نام ببری و کتبشون رو که به ترکی مکتوب شده معرفی کنی!
بعدش
گفتی آچک تر: ) ) ) ) ) )
اصلا صفت تفضیلی در ترکی وجود نداره!!! : )
برتر ، سیاهتر ، مهربان تر ، این پسوند تر یه کلمه فارسیه.
تو ترکی بخواید بگید این از اون سیاهتره
میگید بو اونان قارا دیر: )
این از اون سیاهه: ) تحت الفظی: )
بعدشم آشکارا از آشکار مشتق شده
یعنی قیدی هست که نحوه انجام صفت رو میگه!
آچ کارا ترجمه ش میشه = باز کن سیاه! حتی ( سیاه رو ) نه ( ( سیاهی ) هم نه .
آچ کارایا هم نه ، آچ کارانلیقا هم نه.
این حرف های شما با بنیاد و قواعد زبان ترکی در تضاد و ناهمخوانی!
گویا شما باید اول گرامر خود ترکی رو یاد بگیری بعد ریشه یابی کنی ، یا شایدم بلدی و عمدا داری اینجوری مینویسی
در هر حال برای کسی که ترکی رو کامل بلده نمیتونی شتر، گاو پلنگ� تحویل بدی!!!
بعدشم از تاریخ سازی حرف زدی
مغول و اسکندر و عرب که به ایران تاختند ، نتونستن تاریخ ما رو نابود کنن ، هرچند کم و زیاد شد اما به کلی نابود یا جعل نشد. با وجود اینکه قدرت و توانایی ش رو داشتن و از خصم چیزی کم نداشتن.
میخوای رقص و لباس و موسیقی بدونی ؟ بشین کتب هرودوت رو از زمان هخامنشیان بخون! کتب تاریخدان های اسلامی رو بخون ، رومی رو بخون ، اونا مفصل از ایران نوشتن!
مدعی تاریخسازی شدی ولی سند و مدرکی ارائه ندادی!
چه کسی جعل کرد و در چه تاریخی و کدوم کتاب و کدوم ادعا جعلیه؟
خب میگید این ادعا جعلیه که ترکان از آسیای میانه اومدن
کتیبه های اورخون� رو چطور میخواید منکر بشید؟؟؟؟
چه ربطی داره خارجی یا داخلی زبان شناس باشه. � الان توماس ادیسون برق و کلی کارای مفید انجام داده! چون خارجیه یعنی دروغه؟؟؟؟؟
از کتیبه خشایار شاه هخامنشی تو� شهر وان ترکیه بگو؟؟؟؟؟
بعدشم به گواهی تاریخ اگه قرار به استعمار بوده باشه ، انگلیسی ها پانترکیسم رو ساختن تا جلو روس ها رو بگیرن و تو اعترافاتشون هم هست.
ولی هیچکس نمیتونه بگه ساسانیان و اشکانیان و هخامنشیان جعلیه!!
رویه ی 182 ی {فرهنگ واژه های اوستا}
رویه ی 44 {فرهنگ کوچک زبان پهلوی}
به روشنی دیده می شود که {آشکارا} هم در پارسی میانه بوده است و هم در اوستایی.
{اونایی که مخالف ریشه یابی
من و امثال من در مورد کلمه آشکار هستن
بیاین و لطف بفرماین بگوین
اولین زبان شناسی که
اوستا و هندواروپایی رو
ریشه یابی کرده
ایرانی بوده
یا
خارجی}
به جای {من و امثال من} بهتره بگی {من}، چون هرچی شناسه ( حساب ) توی آبادیس هست که این ریشه یابی ها رو میکنه، ساخته خودته.
... [مشاهده متن کامل]
{تقدیم هموطنای با شخصیت
و ایران دوستم
وقتی مخالفان حرفای من
تنها یک نفرتون
نمیتونه
این کلمه رو
مثل من ریشه یابی کنه
یعنی بازنده ماجرایین}
خواهیم دید که میتونن ریشه یابی کنند یا نه.
بدرود.
بیایید قدم به قدم و با مستندات علمی به این ادعاها پاسخ بدهیم. ادعاهایی که مطرح کرده اند ترکیبی از تحریف تاریخی و زبانی است، و ما می توانیم آنها را با منابع معتبر نقد کنیم.
- - -
۱. ادعای �پارس/پاسارگاد تورکی است�
... [مشاهده متن کامل]
واقعیت تاریخی: نام �پاسارگاد� ( به اوستایی: Pāθragāda یا Pāθragāta ) به معنای �محل استقرار پاسار� یا �پادشاهی پاسار� است. این واژه کاملاً از زبان فارسی باستان و اوستایی مشتق شده و هیچ ریشه ای در زبان ترکی ندارد.
منبع معتبر:
Kent, Roland G. Old Persian: Grammar, Texts & Lexicon. 1953.
Schmitt, R. Die altpersischen Inschriften von Pasargadae, Acta Iranica, 1970.
- - -
۲. ادعای �لباس پارسی، رقص پارسی، موسیقی پارسی� را نمی توان به فارسی ربط داد
واقعیت: زبان فارسی و فرهنگ ایرانی از هزاره ها با واژگان و هنرهای مشخص خود شناخته می شوند. واژه های �لباس پارسی� یا �موسیقی پارسی� از دوره هخامنشی و ساسانی ثبت شده اند و ریشه شان در فارسی باستان و اوستایی است، نه ترکی.
منبع:
Boyce, Mary. Zoroastrians: Their Religious Beliefs and Practices. Routledge, 2001.
Frye, Richard N. The Heritage of Persia. 2004.
- - -
۳. ادعای �زبان فعلی فارسی از اوستا و هندواروپایی است�
واقعیت: درست است که فارسی کنونی شاخه ای از زبان های هندوایرانی است و ریشه در اوستایی و فارسی باستان دارد، اما این به معنای ترکی بودن آن نیست. ترکی و فارسی دو خانواده زبانی کاملاً متفاوت هستند:
فارسی: شاخهٔ هندوایرانی → هندواروپایی
ترکی: شاخهٔ ترکی → آلتایی/تورکی ( بحث بر سر طبقه بندی آلتایی است )
منبع:
Windfuhr, Gernot. The Iranian Languages. Routledge, 2009.
Lewis, M. Paul et al. Ethnologue: Languages of the World. 2023.
- - -
۴. ادعای �ترک ها از آسیای میانه آمدند و تاریخ به نفع عده ای تحریف شده�
واقعیت: مهاجرت های ترک ها به ایران در قرون ۱۰–۱۳ میلادی رخ داده و منابع تاریخی از جمله کتیبه های سلجوقی و مغول تأیید می کنند که ترک ها پس از ورود، فرهنگ و زبان خود را در ایران گسترش دادند، اما ایران و تمدن آن قبل از این مهاجرت ها، زبان فارسی باستان و اوستایی داشته است.
منابع:
Bosworth, C. E. The History of the Seljuq Turks. Routledge, 1968.
Frye, R. N. The History of Ancient Iran. 1984.
- - -
۵. ادعای �واژه آشکار را نمی توان ریشه یابی کرد�
واقعیت: واژه �آشکار� در فارسی از ریشهٔ اوستایی aś́́́́́a - ( ظاهر شدن ) و kara - ( ساختن ) آمده است. کاملاً قابل ریشه یابی است و ربطی به ترکی ندارد.
منبع:
Steingass, F. A Comprehensive Persian - English Dictionary. 1892.
Windfuhr, G. Persian Grammar and Vocabulary. 2009.
- - -
✅ جمع بندی
1. پاسارگاد و پارس کاملاً فارسی باستان/اوستایی هستند.
2. هنر و فرهنگ پارسی با زبان فارسی پیوند تاریخی دارد.
3. زبان فارسی از خانواده هندوایرانی است، ترکی نیست.
4. ترک ها بعد از دوران هخامنشی و ساسانی وارد ایران شدند.
5. واژه های فارسی به صورت علمی و مستند قابل ریشه یابی هستند.
- - -
این دست نوشته ها معمولاً ترکیبی از تحریف تاریخی و بی اطلاعی زبانی است. بیایید قدم به قدم و با منابع معتبر بررسی کنیم:
- - -
۱. دری و فارسی: تفاوت و پیوستگی
فارسی دری یا به اختصار دری، همان زبان فارسی نو ( فارسی پس از تحول از فارسی میانه/پهلوی ) است.
... [مشاهده متن کامل]
نام �دری� در منابع قدیم بیشتر برای گویش رایج در دربار سامانی و غزنوی در سده های ۳–۵ هجری به کار رفته است.
ابوریحان بیرونی در التفهیم می گوید:
> �لغت پارسی دری است، و آن زبان شهرهای مرو و بلخ و بخارا و بدخشان و هرات و… است. �
( التفهیم، چاپ ژوکوفسکی، ص ۳۴ )
پس "دری" یک شاخه یا سبک از فارسی است، نه زبان جدا. همان طور که امروز �لهجه تهرانی� یا �لهجه مشهدی� وجود دارد، ولی همه فارسی اند.
- - -
۲. چرا نام �فارسی� درست است؟
زبان نوشتاری ایران از دوره ساسانیان �پارسیگ / Pārsīg� نامیده می شد ( همان �فارسی میانه� ) . این واژه در عربی به �فارس� و در فارسی نو به �فارسی� تبدیل شد.
فردوسی در شاهنامه به صراحت می گوید:
> بسی رنج بردم در این سال سی
عجم زنده کردم بدین پارسی
همه شاعران کلاسیک مثل رودکی، دقیقی، فردوسی، نظامی، مولوی، سعدی و حافظ زبان خود را �پارسی� یا �فارسی� خوانده اند.
🔹 یعنی این ادعا که �اسمش دری است، نه پارسی� با متن صریح شاعران کلاسیک و با منابع تاریخی در تضاد است.
- - -
۳. ساختگی بودن ادعای �مصادره�
واژه �دری� در اصل به معنای �زبان دربار� بوده، نه یک هویت مستقل. ( نک: لغت نامه دهخدا، مدخل �دری�؛ کریستن سن، ایران در زمان ساسانیان ) .
�فارسی دری� دقیقاً شکل معیار زبان فارسی نو در خراسان و ماوراءالنهر بود. بنابراین:
�فارسی� = نام کلی زبان ( تداوم پهلوی/پارسیگ ساسانی ) .
�دری� = یکی از سبک ها/لهجه های مهم آن که بعدها به معیار ادبی تبدیل شد.
پس گفتن این که �فارسی مصادره ی دری است� مثل این است که بگوییم �زبان انگلیسی مصادره ی لهجه ی لندن است�!
- - -
۴. درباره ی واژه �آشکار�
دوست شما نوشته بود �شما نمی دانید کلمه آشکار چگونه ساخته شده�!
�آشکار� از ریشه ی پهلوی āšakār / āškār ( به معنای روشن و واضح ) است.
این واژه در متون پهلوی مثل بندهش و کارنامهٔ اردشیر بابکان آمده.
در اوستایی هم ریشه ی آن به صورت āšā - ( راست، آشکار، روشن ) وجود دارد.
یعنی این واژه ساختگی یا جدید نیست؛ بلکه ریشه ی بسیار کهن در زبان های ایرانی دارد.
- - -
✅ جمع بندی:
�فارسی� و �دری� دو زبان مستقل نیستند؛ �دری� صرفاً شاخه ی خراسانی/درباری فارسی است.
نام درست تاریخی �فارسی� است، و همه متون کلاسیک همین را تأیید می کنند.
واژه هایی مثل �آشکار� ریشه های عمیق در فارسی میانه و اوستایی دارند.
بنابراین حرف هایی مثل �شما زبان دری را مصادره کرده اید� بیشتر شعار است تا استدلال علمی.
- - -
آقای سعید سرور
ماشاالله در همه واژگان شما علاقه مند به مصادره واژگان پارسی هستید . این قسمت نوبت به آشکار رسید.
بنیاد ریشه یابی شما غلط و بر پایه سفسطه لفظی هست.
خب بریم سراغ ادعای شما
... [مشاهده متن کامل]
اولن آشکار شدن تو زبون شما یه فعل داره بولنمخ! دوما
آشماخ با آچماخ فرق داره: ) اولی به معنای سقوط کردن و دومی به معنای گشودن! به فرض اینکه ممکنه ش و چ در تلفظ یجور تلفظ بشن و این دوگانگی تلفظ از بین بره ، همچنان اجمال و ابهام در دوتا معنیش باقی میمونه!!!
همینطور کارا که اونم بنا به کاربردش تو ترکی آذربایجانی یا استانبولی میتونی دو معنی ، بزرگ و یا سیاه بده!
بعدشم . این حرف شما در مورد یه قید زمان هست ، نه صفت ! برای اینکه آشکارا یه قید زمان به ترکی باشه باید پسوند زمان داشته باشه. شما میخوای بگی آشکارا منظورش حینی هست که سیاهی روشن میشه ، باید میشد قارانلیق آچاندا: ) ) ) ) یا به اختصار قاراچاندا!!!
نه آشکارا . . .
بعدشم
آشکار یه صفت هست ، آشکارا حالت عملی صفت!
آش یا آچ یه فعل امره! به معنای بگشا ، بازکن ، سقوط کن همه این معنا ها رو داره: ) )
بعدشم
بنیاد واژه آش کار هست
نه آش کارا
وقتی آدم میخواد ریشه یابی کنه باید حرفش جامع و مانع باشه نه اینکه اجمال و ابهام بحث رو بیشتر کنه!
با این اوصاف اگه بخوایم معنی دیگه آشماخ رو لحاظ کنیم
معنای آشکارا میشه ، در تاریکی سقوط کن! : ) ) ) )
بعدشم
یبار شما میگید آش کارا
یبار میگید آچک کارا
بنیاد حرفتون رو معلوم کنید !
بلاخره اچ کارا یا آچیک کارا؟؟؟
هر دومون میدونیم که آچک یا آچیخ به معنای باز
و ایشیخ به معنای نور هست ! این دوتا یکی نیستن!
بعدشم بازم هر دومون میدونیم که سیستم جمله بندی ترکی با فارسی فرق داره!
به ترکی بخواید بگید سیاهی را باز کن میشه
آچ قارانلیقا ، قارانلیقا آچ
بخواید بگید سیاهی را روشن کن
قارانلیقا ایشیخلاندیر!!!
بعدشم
تو چندین صفحه من در پاسخ به ادعا های شما
ازتون چنتا سوال پرسیدم که بی جواب موند.
اسم چنتا دانشمند ترک قبل یا بعد از اسلام تا قبل از عثمانی نام ببری و کتبشون رو که به ترکی مکتوب شده معرفی کنی!!!
ادعاهای بدون منبعه که باید یکی یکی بررسی و با منابع معتبر پاسخ داده بشه. من چند بخش این نوشته رو باز می کنم:
- - -
۱. ریشه ی واژه �آشکار�
🔹 ادعای متن: �آش همان آچ ترکی است، آچک یعنی روشن و باز، پس آشکار یعنی روشن و عیان ( ریشه ترکی دارد ) . �
... [مشاهده متن کامل]
🔹 پاسخ علمی:
واژه �آشکار� در فارسی میانه و اوستایی وجود دارد:
در اوستایی: āšakara - به معنای �آشکار، عیان� ثبت شده است. ( بارتولومه، Altiranisches W�rterbuch، ص 220 )
در پهلوی: āšakār با همان معنا به کار می رفته. ( مکنزی، A Concise Pahlavi Dictionary )
ریشه ی این واژه از āša - ( راستی، حقیقت، نظم کیهانی در اوستایی ) kara - ( کردن، ساختن ) است → یعنی �چیزی که حقیقت را نمایان می کند�.
در فارسی نو به صورت �آشکار� باقی مانده.
✅ بنابراین �آشکار� هزاران سال قبل از ورود ترکان به ایران در متون اوستایی و پهلوی وجود داشته و ریشه ی کاملاً ایرانی ( هندوایرانی ) دارد.
- - -
۲. ادعای �آچ� ترکی و ربط آن به �آش�
در ترکی واژه ی �آچ� ( a� ) به معنای �باز کن� وجود دارد. این واژه از ریشه های ترکی است، اما هیچ ارتباطی با �آشکار� فارسی ندارد.
شباهت آوایی ( آش ~ آچ ) به هیچ وجه دلیل بر ریشه شناسی مشترک نیست. در زبان شناسی تطبیقی باید سیر تحول واجی و متنی دنبال شود، نه صرفاً شباهت سطحی.
- - -
۳. درباره ی �۴۵۰۰ تا ۶۰۰۰ سال قبل از میلاد�
🔹 ادعای متن: �ترک ها ۶۰۰۰ سال قبل از میلاد در این محدوده بودند. �
🔹 پاسخ علمی:
طبق تحقیقات زبان شناسی تاریخی، زبان های ترکی به شاخه ی �آلتایی� ( یا خانواده ی اورالی - آلتایی ) تعلق دارند. قدیمی ترین اسناد زبان ترکی به قرن ۷–۸ میلادی ( کتیبه های اورخون در مغولستان ) برمی گردد. ( Clauson, An Etymological Dictionary of Pre - Thirteenth - Century Turkish )
هیچ سند باستان شناختی یا متنی وجود ندارد که حضور ترکان را در فلات ایران پیش از هزاره ی اول پیش از میلاد اثبات کند.
قدیمی ترین تمدن های منطقه ( ایلامی، سومری، اکدی، هیتی، هندواروپایی های آریایی ) اسناد زبانی و نوشتاری دارند، اما هیچ اثر مکتوب یا باستانی از زبان ترکی در آن دوران وجود ندارد.
✅ بنابراین ادعای �۶۰۰۰ سال قبل از میلاد� هیچ پشتوانه ی علمی ندارد و صرفاً یک حدس ایدئولوژیک است.
- - -
۴. ادعای ارتباط ترکی و سومری
🔹 ادعا: �وجود واژه ی gar در سومری و احتمال هم ریشه بودن آن با ترکی. �
🔹 پاسخ علمی:
سومری یک زبان ایزوله است ( زبان شناسان هیچ خانواده ی زبانی شناخته شده ای را به سومری متصل نکرده اند ) .
بسیاری از پژوهشگران ترک گرا تلاش کرده اند سومری را به ترکی ربط دهند، اما هیچ یک در مجامع زبان شناسی پذیرفته نشده است. ( Thomsen, The Sumerian Language, 1984 )
صرف وجود یک یا دو واژه ی شبیه، دلیل بر هم ریشه بودن زبان ها نیست. چنین شباهت هایی تصادفی اند و در روش زبان شناسی تاریخی باید تغییرات منظم واجی و دستوری اثبات شوند.
- - -
📚 منابع معتبر برای بررسی
1. Bartholomae, Christian. Altiranisches W�rterbuch. Strassburg, 1904.
2. MacKenzie, D. N. A Concise Pahlavi Dictionary. Oxford, 1971.
3. Clauson, Gerard. An Etymological Dictionary of Pre - Thirteenth - Century Turkish. Oxford, 1972.
4. Thomsen, Marie - Louise. The Sumerian Language. Copenhagen, 1984.
5. Mallory, J. P. In Search of the Indo - Europeans. London, 1989.
- - -
✅ نتیجه:
واژه ی �آشکار� یک واژه ی اوستایی - ایرانی است و هیچ ربطی به �آچ� ترکی ندارد.
ادعای حضور ۶۰۰۰ ساله ی ترکان در ایران فاقد سند علمی است.
ارتباط سومری و ترکی هم یک فرضیه ی ردشده است و در زبان شناسی معتبر جایگاهی ندارد.
- - -
صریحا.
منبع. عکس فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
... [مشاهده متن کامل]
• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹
آل = ( بال / بالا / والا ) ( ریشه و خاندان ) ( عقاب )
اله = الهه / خدا / فرشته و . . .
علی / اعلا و . . . = برتر و بالا . . .
ایلیا = علی یا همان برتر و . . .
ایل = اشاره به فرشته و خدا و هر موجود برتر دارد
... [مشاهده متن کامل]
عاج = هر چیزی که مانند دندان دندانه دار و سفت و سخت است
آجیل = آج ایل = دندانه دار زیاد / بالا = بسیار سخت و دندانه دار ( با آشیل برابر می باشد )
اشک = بیرون زدن - - - > عشق = بیرون زدن احساس
آشکار / آشکارا = آشک آر = بیرون زدن = نمایان
شکار = ش کار = ز کار = بدنبال کاری رفتن
شِکل = ش کِل = از کر و پیکر آمده آی ا اَشکال = اَشک کال آمده ( عددی و چیزی که بیرون باشد و بحساب نیاید = دارای ایراد ) یا از اشک آل ( بسیار بیرون زدن = بحساب نیامدن )
آشیل = آش ایل = آش ( = آج = عاج = سفت و چسبیده ) بسیار / بالا => بسیار سفت و چسبیده = وصله => پاشنه آشیل = آنچه که به پاشنه پا چسبیده است = وصله پا
با اینرو آیا آش یا آشی همان سفت و ترکیب شده میباشد و آش ( نوعی خوراکی ) هم به این اشاره دارد یعنی سفت و ترکیب شده؟؟؟ پس با این حساب
آشیانه باید بشود مقر و سفتگاه که اوکی جواب میدهد ( البته در گذشته آشیانه را من آسیانه = راحت گاه و . . . میدانستم که گویا آشیانه سفت گاه و مقر میشود نه راحت گاه و آسیانه )
منبع. فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی
آشکارا در پارسی به شیوه آشکاراگ است.
ملا
به عیان ؛بطور آشکارا. عیاناً. به وضوح. به آشکارا :
ای کرده قال وقیل تو را شیدا
هیچ از خبر شدت به عیان پیدا؟
ناصرخسرو.
Visibly
Overt
بارز
خوش رویی مهربان پیدا
در دو معنی مربوط به جمله است:
در معنی اول اشکار _معلوم _ضایع
در معنی دوم ناپیدا _غیر معلوم
در اینها معنی به جمله مربوط است
صراحتا
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٢)