اشکاد

لغت نامه دهخدا

اشکاد. [ اِ ] ( ع مص ) بخشیدن به کسی. || کسب کردن مال پست. ( اقرب الموارد ). دادن و ورزیدن مال حقیررا. ( منتهی الارب ). || اطعام کردن و نوشاندن به کسی شیر با آنکه خسیس باشد. ( اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران