اشک داود

لغت نامه دهخدا

اشک داود. [ اَک ِ وو ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) مهره ای باشد سرخ بغایت شفاف. از شرح تحفةالعراقین. ( غیاث ) ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

مهره باشد سرخ بغایت شفاف از شرح تحفه العراقین .

پیشنهاد کاربران

بپرس