اشک حسرت


برابر پارسی: اشک آرزو

لغت نامه دهخدا

اشک حسرت. [ اَ ک ِ ح َ رَ ] ( ترکیب اضافی ،اِ مرکب ) اشک افسوس. اشک تحسر. اشک غم :
بهار غنچه تصویر صفحه چمن است
شکفتگی گل سیراب اشک حسرت کیست.
اسیر ( از آنندراج ).
و رجوع به اشک افسوس شود.

فرهنگ فارسی

اشک افسوس اشک تحسر اشک غم

پیشنهاد کاربران

بپرس