چنان محوم که اشک تلخ در چشمم نمیگردد
قیامت گر نمکدان بشکند در چشم حیرانم.
صائب.
و در مؤیدالفضلا نوشته اشکی که از درد فراق برآید، تلخ باشد و نیز گرم بود، بخلاف اشک خوش و فرح که آن شیرین و سرد بود. ( آنندراج ) : بیتی دو سه زارزار برخواند
اشکی دو سه تلخ تلخ بفشاند.
نظامی.
اشک شور. اشک نیمشور. اشک خوش نمک. ( آنندراج ). || کنایه از شراب انگوری. ( برهان ) ( هفت قلزم ).