اشپوزی

لغت نامه دهخدا

اشپوزی. [ اِ ] ( اِخ ) قصبه ای کوچک مستحکم و مرکز ناحیه است و آن به قضای پودگوریچه ملحق گردیده و این قضا طبق عهدنامه برلن به قره طاغ واگذار شده. قریب 12هزارگزی شمال غربی پودگوریچه و در جهت چپ یعنی شرقی از نهر زتا واقع شده.در گرداگرد این قصبه سوری مشتمل بر برج و باروها مشاهده میشود و یک قلعه باستانی هم در مقابل آن است وبوسیله پلی چوبی قصبه و قلعه با هم مربوط میشوند. در زمان اداره عثمانیان این قصبه قریب 1000 تن سکنه و 25 عدد دکان و 3 جامع داشته و قسمت اعظم اهالی مسلم بودند و سپس مهاجرت کردند. ( قاموس الاعلام ترکی ).

اشپوزی. [ اِ ] ( اِخ ) ناحیه ای است در قضای پودگوریچه از قره طاغ و اراضی بسیار خوب و حاصلخیز دارد ولی موقع آن مساعد نیست و چون امتداد مرز واقع شده از نعمت امنیت محروم است. ( قاموس الاعلام ترکی ).

پیشنهاد کاربران