اشپشه

لغت نامه دهخدا

اشپشه. [ اِ پ ِ ش َ / ش ِ ] ( اِ ) اشپش. رجوع به اشپش شود :
آنکه در انبار ماند و صرفه کرد
اشپشه و موش حوادث پاک خورد.
مولوی.

فرهنگ عمید

= شپشه

پیشنهاد کاربران

بپرس