اشپزباشی

/~ASpazbASi/

برابر پارسی: ( آشپزباشی ) سر آشپز، خوانگر، خوالیگر

لغت نامه دهخدا

( آشپزباشی ) آشپزباشی. [ پ َ ] ( ص مرکب ، اِ مرکب ) ( از فارسی ِ آشپز، طباخ + ترکی ِ باشی ، سر و رئیس ) رئیس طباخان.

فرهنگ فارسی

( آشپز باشی ) ( صفت ) رئیس آشپزان رئیس طباخان .
رئیس آشپزان

پیشنهاد کاربران

باش در ترکی به معنای سر ، رئیس میباشد چرا که آشپز باشی به معنای سر آشپز هست
آشپَزباشی: سرآشپز، سرخوانگر، سرخوالیگر، سرخورشتگر، خوانسالار
در پارسی " سرخورشگر "

بپرس